English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7639 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
responsibilities U مسئولیت
unresponsive U بی مسئولیت
responsibly U با مسئولیت
burthen U مسئولیت
liabilities U مسئولیت
trust U مسئولیت
trusted U مسئولیت
trusts U مسئولیت
liability U مسئولیت
amenableness U مسئولیت
onus U مسئولیت
menage U مسئولیت
irresponsible U بی مسئولیت
liability to disease U مسئولیت
responsibility U مسئولیت
amenability U احساس مسئولیت
posts U مقام مسئولیت
post U مقام مسئولیت
irresponsible U عاری از حس مسئولیت
charges U بار مسئولیت
charge U بار مسئولیت
liabilities U الزام مسئولیت
primary interest U مسئولیت اصلی
post- U مقام مسئولیت
area of responsibility U منطقه مسئولیت
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
product liability U مسئولیت محصول
in common <idiom> U مسئولیت داشتن
imputability U مسئولیت اخلاقی
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
implied trust U مسئولیت فرضی
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
responsible U مسئولیت دار
office U مسئولیت احرازمقام
offices U مسئولیت احرازمقام
law of tort U مسئولیت مدنی
loads U فشار مسئولیت
posted U مقام مسئولیت
cark U بار مسئولیت
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
load U فشار مسئولیت
liability U الزام مسئولیت
constructive trust U مسئولیت قهری
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
sponsors U مسئولیت راقبول کردن
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
liability for damages U مسئولیت در برابر خسارت
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
peril U بیم زیان مسئولیت
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
sponsor U مسئولیت راقبول کردن
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
sponsoring U مسئولیت راقبول کردن
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
To assume responsibility . U قبول مسئولیت کردن
perils U بیم زیان مسئولیت
without engagement U بدون تقبل مسئولیت
pass the buck <idiom> U مسئولیت خودرا به دیگری دادن
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
Responsibility weighed him down U بار مسئولیت کمرش را خم کرد
looser U از قید مسئولیت ازاد ساختن
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
loosest U از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
What do I care? U چطور این مسئولیت من است؟
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
broad shoulders U نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
to take the fall for somebody U مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
ignorance of law is no excuse U جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
to take the fall [American English] U مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
see to it <idiom> U مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
to pass the buck to somebody U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
to shuffle off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
to shift off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to pass the buck <idiom> U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
buck passer U شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
accountability U ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
pick up U واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
To wash ones hands of somebody (something). U دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
One insust not step aside and diclaim responsibility . U نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
en masse U دسته جمعی
all together U دسته جمعی
in company U دسته جمعی
processional U دسته جمعی
in chorus U دسته جمعی
communal U دسته جمعی
collective U دسته جمعی
ensembles U دسته جمعی
ensemble U دسته جمعی
social U دسته جمعی
gang punch U منگنه دسته جمعی
salvoes U فریاد دسته جمعی
genocide U کشتار دسته جمعی
salvo U فریاد دسته جمعی
power play U حمله دسته جمعی
picnics U گردش دسته جمعی
picnics U دسته جمعی خوردن
teamwork U کار دسته جمعی
poll U اخذرای دسته جمعی
polled U اخذرای دسته جمعی
procession U حرکت دسته جمعی
polls U اخذرای دسته جمعی
collective fire U اتش دسته جمعی
processions U حرکت دسته جمعی
collective security U تامین دسته جمعی
picnicked U دسته جمعی خوردن
picnicked U گردش دسته جمعی
volley bombing U شلیک دسته جمعی
in mass U بطور دسته جمعی
ingrow U بطور دسته جمعی
picnic U گردش دسته جمعی
picnic U دسته جمعی خوردن
paraded U تظاهرات عملیات دسته جمعی
fluttering U بال زنی دسته جمعی
formicarm U زندگی دسته جمعی موریانه
scot ant lot U جریمه یامالیات دسته جمعی
parading U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parades U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parade U تظاهرات عملیات دسته جمعی
formicary U زندگی دسته جمعی موریانه
gangs U دسته جمعی عمل کردن
callective note U بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
gang U دسته جمعی عمل کردن
flutters U بال زنی دسته جمعی
fluttered U بال زنی دسته جمعی
flutter U بال زنی دسته جمعی
terpsichore U رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
part song U آواز دسته جمعی بدون ساز
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
anthems U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthem U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
collectivism U وسایل تولید دسته جمعی ومشترک
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
errors and omissions expected U باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
choirs U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
choir U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
to go on a picnic U بگردش دسته جمعی رفتن درسوردانگی شرکت کردن
litanies U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
litany U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
unlimited liability U بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
poussette U رقص دسته جمعی دایره وار رقص چوبی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
exodus U مهاجرت مهاجرت دسته جمعی
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
joint and several U تضامنی
joint guarantor U ضامن تضامنی
unlimited liability company U شرکت تضامنی
partnerships U شرکت تضامنی
general partnership U شرکت تضامنی
joint responsibility U مسئوولیت تضامنی
joint and several guarantee U ضمانت تضامنی
joint and several liability U مسئوولیت تضامنی
partnership U شرکت تضامنی
joint and several reponsibility U مسئوولیت تضامنی
joint and several responsibility U مسئوولیت تضامنی
capital stock U سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
additive U جمعی
mass U جمعی
additives U جمعی
masses U جمعی
massing U جمعی
collective bargaining U جمعی
plural U جمعی
collective U جمعی
aggregative U جمعی
gunners U جمعی توپخانه
processional U سروددسته جمعی
collective protection U حفافت جمعی
aggregate function U عمل جمعی
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
mass hysteria U هیستری جمعی
sum term U لفظ جمعی
Recent search history Forum search
2New Format
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1well-shuffled deck
1I want to add a meaning, but it doesn't fuction!
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com